3: خسته از بودن تو ، خسته تر از رفتن تو
3: خسته از بودن تو ، خسته تر از رفتن تو
حرف از تحمل نداشتن است . از اینکه هزاری هم برایت قصه ببافند که فلان چیز و بهمان چیز خانه خراب کن است و آزار دهنده ، وقتیکه تو بخواهی که تحمل کنی چرا که ایمان داری که کارت درست است ، میتوانی ! تحمل میکنی ..تحمل میکنی .
حرف از تحمل نداشتن بود ..نه ! بگذار حرف از دل چرکین بودن باشد . از اینکه هزاری هم برایت قصه ببافند که فلان چیز هیچ مسئله ی خاصی نیست و نگران نباش و ناراحت نباش و دلگیر نباش و نباش نباش ،وقتیکه تو ایمانی به این همه "نباش"نداشته باشی ، نمیتوانی !
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |